مفهوم واگرایی

معنی واگرا
معروف است به واگرا به طور متوالی از دو ، دو یا چند خط یا سطح دور می شوند. اصطلاح واگرا منشأ لاتین دارد "واگرا" یا "divergentis " آنچه بیان می کند "جدایش، جدایی" یا "تفاوت".
اصطلاح واگرا را می توان در زمینه های مختلفی به کار برد و از این رو اهمیت آن در داشتن آگاهی از معنی آن است. واگرایی مترادف با است اختلاف نظر ، اختلاف نظر ، اختلاف ، اختلاف نظر ، بنابراین ، به طور مجازی ، داشتن دیدگاه های مختلف است.
در حوزه ریاضیات، عبارت واگرا به عملیات بردار اشاره دارد ، که خاصیت آن با تجسم یک میدان بردار آشکار می شود ، مانند: جریان مایع یا گاز. به این معنا ، دو میدان بردار وجود دارد ، یکی که جریان انبساطی از یک میدان برداری را نشان می دهد و آن را مفهوم واگرایی مثبت می کند و دیگری منفی ، محصول ورودی یا فشرده سازی مایعات روی سطح است.
واگرایی (Div F) یک میدان برداری به جریان از طریق قضیه گاوس یا قضیه واگرایی مربوط می شود. واگرایی یک میدان برداری راهی برای اندازه گیری تغییر در چگالی شار در یک نقطه معین است.
در هندسه ، خطوط واگرا آنها کسانی هستند که از یک نقطه بیرون می آیند و با گسترش ، از یکدیگر جدا می شوند. در جغرافیا وجود دارد لبه واگرا، یعنی محدودیتی که بین دو صفحه زمین ساختی وجود دارد که دور می شوند ، می توان آن را در پشته های اقیانوسی و در مناطق شکاف ارزیابی کرد.
در زمینه فیزیک ، لنزهای واگرا آنها کسانی هستند که نور به موازات یکدیگر می افتد و شکسته می شود و جهاتی را از یک نقطه جدا می کند.
تکامل موجودات زنده برای سازگاری آنها در اکوسیستمی که به آن تعلق دارد ، ضروری است ، به این معنا که برخی موجودات با تغییر ساختار مشترک اجدادی به روش های مختلف برای انجام وظایف مختلف تکامل می یابند ، این همان چیزی است که به عنوان شناخته می شود تکامل واگرابه عنوان مثال: در آغاز ، پستانداران پاهای جلو و عقب را توسعه می دهند ، و می توان آن را یک تکامل واگرا دانست که خفاش ها به جای پاهای جلو بال دارند.
تفکر واگرا
تفکر واگرا، مربوط به خلاقیت است. تفکر واگرا فرایندی است که برای تولید ایده های متفاوت و خلاقانه هنگام حل مسئله استفاده می شود.
تفکر واگرا با تفکر همگرا متفاوت است از آنجا که برای رسیدن به یک راه مفهوم واگرایی حل از روالی تشکیل شده است که از مراحل منطقی تشکیل شده است.
دین و واگرایی اجتماعی
عناصِر دینی هر فرهنگ ممکن است همبستگی یا برعکس، واگرایی اجتماعی را تسهیل کند. جامعهشناسان به اثر همبستگیآفرین دین بیشتر توجه کردهاند. اما مقاله حاضر به اثر واگرایانۀ دین پرداخته است. برای این کار، از روش تحلیلی ـ انتقادی استفاده و این نتایج حاصل شد: گاهی محتوای دین، پیروان را به جبههبندی با دیگران فرامیخواند و در مواردی بهگونهای است که در صورت پیروی، چنین اثری ایجاد میکند. محتوای ادیان به هر سه حیطۀ شناختی، هیجانی و روان ـ حرکتی مربوط است و بدین ترتیب موضوع واگرایی اجتماعیِ ناشی از ادیان، میتواند مربوط به یکی از این قلمروها باشد. یک تقسیم مهم، شکافهای اجتماعیِ میان پیروان و ناپیروان یک دین، در مقابل واگراییهای درونیِ میان پیروان است. پیروان یک دین، خود به دیندارانی با سنخها و درجات مختلف مفهوم واگرایی دینداری تقسیم میشوند. در میان پیروان، براساس تفاسیر نسل دوم به بعد، مذاهب و فِرَقِ گوناگونی پدید میآید. تمایزگذاری میان انسانها، گاهی از سوی خودِ دین جعل شدهاست و گاهی امری اجتماعاً برساختی است. میزان و نوع تأثیراتِ واگراییهای اجتماعیِ متأثر از دین، بسیار تحت تأثیر کمیت و کیفیت گروندگان و پیروان یک دین است. دستورات و توصیههای هر دین به پیروان برای نوع تعامل با سایر انسانها و همچنین نوعِ مفهوم واگرایی تفسیر و گزینشها از دین نیز عامل مهمی در میزان، نوع و آثار واگرایی اجتماعی است. واگراییهای اجتماعی متأثر از دین مصادیقی همچون باورها، ارزشها، نمادها، هنجارها و عواطفِ تمایزآفرین با بیگانگان دارد و نمونۀ بارز آن ایجاد مذاهب و فِرق است.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Religion and Social Divergence
نویسندگان [English]
- Gholamreza Sedighouraee 1
- Ahmad Farzaneh 2
The religious elements of every culture may facilitate either social solidarity or social divergence. Sociologists have mainly paid attention to the solidifying function of religions. The current article, on the contrary, considers religions’s diverging function. For the purpose, we have used the critical-analytical method. The findings indicate that sometimes, religions call for delineating with others and at other times, it inevitably leads to such delineations without directly demanding it. Religions’s content includes all three areas of cognitive, emotional, and psycho-behavioral. Therefore, religions’s diverging influences might be pertinent to either of the three. A significant differentiation can be made between the followers of a given religion and others, while another could be internal among the followers. The followers are of various levels and sorts of religiosity. Among them, according to the second generation’s understanding, many sects and denominations take shape. The differentiation between people is sometimes defined by religions themselves and مفهوم واگرایی sometimes they are socially constructed. The degree and type of religion-based divergence and its effects is highly determined by the qualities and the number of followers. On the other hand, the religion’s rules and prescriptions regards with followers’s communication patterns, also the followers’ interpretations and selective understanding of these rulings, are defining in the degree, type, and effects of social divergence. Social divergence inspired by religions are manifested in differentiating beliefs, values, symbols, norms, and emotions, the most obvious outcome of which is the formation of sects and denominations
کلیدواژهها [English]
- : religion
- denomination/sect
- social divergence
- social division
- differentiation
مراجع
1. آرون، ر. (1366)، مراحل اساسی اندیشه در جامعهشناسی (ج2)، (ب. پرهام، مترجم) تهران: سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی.
2. آگبرن، و. ف. و نیم کوف، م. ف. (1353)، زمینه جامعهشناسی، (ا. آریان پور، مترجم) تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی با همکاری مؤسسه انتشارات فرانکلین.
3. آوتویت، و. و باتامور، ت. (1392)، فرهنگ علوم اجتماعی قرن بیستم، (م. هاشمی، تدوین، و ح. چاوشیان، مترجم) تهران: نشر نی.
4. افضلی، ر. و محمدجانی، م. (1387)، «همگرایی و واگرایی سیاسی در حوزه کاسپین و حوزههای پیرامونی آن»، فصلنامه مطالعات سیاسی، ص121−134.
5. برگر، پ. و لاکمن، ت. (1387)، ساخت اجتماعی واقعیت (رسالهای در جامعهشناسی شناخت)، (ف. مجیدی، مترجم) تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی.
10. خداپرستی، ف. (1395)، فرهنگ جامع واژگان مترادف و متضاد زبان فارسی،شیراز: دانشنامۀ فارس، بازیابی از دبیرخانه شورای عالی اطلاعرسانی (دادگان).
14. روشه، گ. (1387)، مقدمهای بر جامعهشناسی عمومی (کنش و سازمان اجتماعی)، (ه. زنجانیزاده، مترجم) تهران: سمت.
26. کریستی، م. (1393)، جامعهشناسی دین: از دین مدنی تا دین سیاسی: تلاقی فرهنگ، دین و سیاست، (م. صداقتی فرد، و ف. ابیزاده، مترجم) تهران: مؤسسه کتاب مهربان نشر.
29. کولایی، ا. (1379)، «تحول در نظریههای همگرایی»، مجلۀ دانشکده حقوق و علوم سیاسی (دانشگاه تهران)، ص155−194.
32. مصباح مفهوم واگرایی یزدی، م. (1391)، «دین و فرهنگ پرسشها و پاسخها»، در پرسشها و پـاسخها، قم: انتشارات مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى.