چگونه به تجارت گزینه های دودویی در افغانستان

سطوح حمایت و مقاومت

حمایت و مقاومت ارائه دهنده نقاط کلیدی و مهمی هستندکه در انها نیروهای عرضه و تقاضا به هم می رسند. در بازار های اقتصادی قیمت ها توسط عرضه ( بسمت پایین ) و تقاضا ( بسمت بالا ) بیش از حد هدایت می شوند. عرضه با کاهش قیمت ها ، فروشندگان و فروش هم ردیف است و تقاضا با افزایش قیمت ها ، خریداران و خرید هم ردیف است. این عبارت بطور متناوب در این مقاله یا مقالات دیگر بکار می روند. هر گاه تقاضا افزایش یابد قیمت ها بالا می روند و هر گاه عرضه افزایش یابد قیمت ها پائین می ایند. هنگامیکه سطوح حمایت و مقاومت عرضه و تقاضا برابر هستند قیمت ها نیز همگام با مبارزه ی کند خریداران و فروشندگان به کندی بالاو پایین می روند.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

در معامله کردن با پرایس اکشن، معامله‌گران به سطوح حمایتی و مقاومتی خیلی اهمیت می‌دهند. افراد مبتدی اغلب می‌پرسند آیا این سطوح از پیش تعیین شده هستند. در پاسخ به این سوال باید گفت تا حدی. یک معامله‌گر می‌تواند حدس بزند که یک سطح سطوح حمایت و مقاومت یا سطوحی ممکن است نقش حمایتی یا مقاومتی داشته باشند. ایده آن ساده است. سطح حمایتی به مقاومت و سطح مقاومتی به حمایت تبدیل می‌شود. در این مقاله قصد داریم نمونه‌ای از این نوع تغییر را نشان دهیم.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

قیمت در سطح رسم شده برگشت نموده و به سمت بالا حرکت کرده است. آخرین کندل بصورت یک کندل نزولی و پوششی (Engulfing) شکل گرفته است. قیمت ممکن است به سمت پایین حرکت کند. در این صورت، فروشندگان باید منتظر باشند تا قیمت سطح مشخص شده را شکسته و از آن عبور کند. اجازه دهید ببینیم در ادامه چه اتفاقی افتاده است.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

کندل بعدی نیز بصورت نزولی ظاهر شده است. اما با اینحال هنوز موفق به شکست این سطح نشده است. این قسمت در حال حاضر برای هر دو دسته خریداران و فروشندگان جالب توجه است. خریداران ممکن است صبر کنند تا بتوانند از برگشت صعودی قیمت استفاده کنند. چرا که قیمت پیش از این در مواجهه با این سطح به سمت سطوح حمایت و مقاومت بالا جهش داشته و ممکن است با این حرکت اخیر، یک الگوی کف دو قلو (Double Bottom) ایجاد کند. از طرفی دیگر، اگر قیمت پایین برود و از این سطح گذر کند، فروشندگان غالب می‌شوند.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

فروشندگان پیروز شدند. کندل بعدی به خوبی زیر این سطح بسته شده است. این یک شکست واضح و آشکار است. حال فروشندگان بایستی برای تائید این شکست صبر کنند. اگر کندل بعدی نزولی باشد و زیر این کندل بسته شود، ممکن است قیمت در سطح مهم دیگری با مقاومت روبرو شود. در اکثر موارد، قیمت معمولا برمی‌گردد و در سطحی که قبلا نقش حمایتی داشته و آن را شکسته، مقاومت می‌کند.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

تصویر بالا را ملاحظه کنید. قیمت به سطحی که آن را شکسته بازگشت نموده و یک کندل دوجی (Doji) شکل می‌دهد. می‌بینید که کندل دوجی دقیقا در سطح رسم شده ایجاد شده است؟ این حالت به این معنی است که این سطح حالا دیگر ممکن است نقش مقاومتی داشته باشد و قیمت را به سمت پایین سوق دهد.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

قیمت پس از بازگشت به این سطح، یک کندل نزولی پوششی تشکیل داده که خارج از محدوده رِنج (Range) قبلی بسته شده است (این سطح ممکن است در آینده نقش مقاومتی داشته باشد). آخرین کندل نشان می‌دهد که قیمت ممکن است با انرژی و مومنتوم خوبی به سمت پایین حرکت کند. حال فروشندگان یک مقاومت جدید پیدا کرده‌اند.

نظریه‌ای قدیمی درباره سطوح حمایتی و مقاومتی

همانطور که انتظار می‌رفت، قیمت با یک کندل دیگر به سمت پایین حرکت کرده است. این حالت معمولا زمانی اتفاق می‌افتد که قیمت در مواجهه با سطح حمایتی یا مقاومتی و تغییر مسیر، یک کندل پوششی ایجاد می‌کند. در نهایت، سطح حمایتی تغییر می‌کند و به یک سطح مقاومتی تبدیل می‌شود. اگر به دقت نگاه کنیم، متوجه می‌شویم که این حالت تقریبا همیشه رخ می‌دهد. یعنی حمایت تبدیل به مقاومت می‌شود و برعکس.

معامله‌گران مجرب با پیروی از این نظریه، سطوح حمایتی و مقاومتی آینده قیمت را شناسایی می‌کنند.مطالب فوق آشنایی با سطوح حمایت و مقاومت و تبدیل این سطوح به یکدیگر بودند.برای درک اصولی با قوانین این سطوح و نحوه شیوه معامله گری روی این سطوح میتوانید در دوره پرایس اکشن آکادمی ویو شرکت کرده و بصورت حرفه ای با قوانین این بخش آشنا شوید واز ترید کردن بر اساس پرایس اکشن لذت ببرید.

خطوط حمایت، مقاومت، روند

خطوط حمایت و مقاومت
سطح حمایت قیمتی سطحی است که اکثریت سرمایه گذاران اعتقاد دارند قیمت از آن سطح به سمت بالا حرکت می کند. سطح حمایت از به هم پیوستن نقاط پایین قیمت ها در یک بازه زمانی ایجاد می شود و معنایش حمایت از افزایش قیمت ها بوسیله فروشندگان با خودداری از فروش می باشد.

خط حمایت در تکنیکال

سطح مقاومت نقطه مقابل سطوح حمایت است. در سطوح مقاومت اکثر سرمایه گذاران معتقدند که قیمت از آن سطح به سمت سطوح حمایت و مقاومت سطوح حمایت و مقاومت پایین حرکت می کند. سطح مقاومت از به هم پیوستن نقاط بالایی قیمت در یک بازه زمانی ایجاد می شود و به این معنی است که خریداران در قیمت های بالاتر از این سطح حاضر به خرید نیستند.

خط مقاومت تکنیکالی

برای ترسیم سطوح حمایت و مقاومت خطی در امتداد قله ها و چاله ها با حداقل دو برخورد ترسیم می کنیم:
نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن بالاتر رود را قله یا peak می گویند
نقطه ای که قیمت نتوانسته از آن پایین تر بیاید را حفره یا pit می گویند.
محل برگشت قیمت را پیووت pivot می گویند.

خطوط روند
خطوط روند رایج ترین ابزار تحلیل تکنیکی هستند. روند جهت کلی و سمت و سوی قیمت را نشان می دهد. روندها مجموعه ای از موج های صعودی و نزولی هستند. بازار هیچ زمانی دارای روند مستقیم نیست و مجموعه ای از شکسته شدن حمایت ها و مقاومت های گوناگون است که یک روند را تشکیل می دهد. با توجه به تئوری داو روند ها را می توان به سه دسته تقسیم نمود: صعودی، نزولی، و خنثی.

روند صعودی: یک روند صعودی از اتصال چند نقطه حداقلی قیمت به دست می آید. روندهای صعودی بصورت حمایت عمل می کنند و نشان دهنده این است که با افزایش قیمت تقاضا نیز افزایش می یابد. تا زمانی که قیمت سهم بالای خط روند باقی بماند روند مثبت، محکم و بدون تغییر می ماند. یک شکست قیمت به زیر خط روند نشان دهنده ضعیف شدن تقاضای خالص بوده و احتمال تغییر روند وجود دارد.

روند صعودی در نمودار تکنیکال

روند نزولی: روندهای نزولی از اتصال چند نقطه حداکثری قیمت بدست می آید. یک روند نزولی خطی با شیب منفی است که به صورت مقاومت عمل می کند و به عنوان مانعی برای رشد یک سهم در نظر گرفته می شود. به همین دلیل شکست این خط نزولی در حکم نشانه ای برای حرکت رو به بالای قیمت سهم است.

روند نزولی در نمودار تکنیکال

روند خنثی: روندهای خنثی بیان کننده قدرت برابر خریداران و فروشندگان است. روندهای خنثی بلند مدت تر در دل خود روندهای صعودی و نزولی کوچک تری را دارند و رونهای خنثی کوتاه مدت تر خود جزئی از یک روند بزرگ نزولی یا صعودی هستند.

روند خنثی در نمودار تکنیکال

روندهای کوتاه مدت به روندهای دارای زمان کمتر از یک ماه می گویند.
روند میان مدت مدت زمان از یک تا شش ماه را در بر می گیرد.
روند بلندمدت دارای بازه زمانی از شش ماه به بالاست.
تشخیص اعتبار خط روند

  1. فواصل نقاط رسم خطوط روند: در روند ها فاصله زمانی بین دو نقطه حداقلی یا حداکثری نباید بیش از حد یا خیلی کم باشد. گفته می شود که این فاصله در روندهای نزولی متوسط 29 روز و در روندهای صعودی متوسط 28 روز است.
  2. زوایا و شیب ها در خطوط روند: هر چقدر شیب خطوط روند بیشتر شود از اعتبار درجه حمایت یا مقاومت کاسته می شود. پایدارترین روندها روندهایی هستند که با شیب 45 درجه در حرکتند. یک سطوح حمایت و مقاومت خط روند تند حاصل یک جهش یا افت زمانی در یک بازه کوتاه زمانی است. خط روند به وجود آمده به دلیل اینگونه تغییرات ناگهانی نمی تواند یک خط حمایت یا مقاومت معنی دار و قابل اعتماد را مشخص کند.
  3. حجم معاملات روند: در روندهای صعودی هرگاه با افزایش قیمت حجم معاملات هم افزایش یابد می توان گفت که روند دارای اعتبار بیشتری است و احتمالا ادامه دار خواهد بود اما اگر با افزایش قیمت حجم معاملات کاهش یابد، باید منتظر تغییر روند باشیم.
  4. تعداد دفعات سطوح حمایت و مقاومت برخورد: تعداد دفعات برخورد قیمت با یک خط مستقیما تعیین کننده اعتبار یک خط روند است. به این ترتیب که هر چه تعداد برخوردهای قیمت با خط روند بیشتر باشد به اعتبار خط روند افزوده می شود.

نکته: هرگاه یک خط روند به طور کامل شکسته شود تغییر نقش می دهد. یعنی اگر یک خط روند صعودی که در حکم یک حمایت است شکسته شود، از آن پس دیگر به عنوان یک خط حمایتی مطرح نیست و تبدیل به یک خط مقاومت می شود و بالعکس یک خط مقاومت با شکسته شدن به طور کامل تبدیل به یک خط حمایتی می شود.

مقالات مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

برو به دکمه بالا