اندیکاتورهای بازار

انواع اندیکاتورهای تحلیل تکنیکال در بورس
شاید بتوان به جرات گفت که اولین چیزهایی که تازهواردان اندیکاتورهای بازار پس از نصب برنامههای تحلیلی و معاملاتی به دنبالش میروند، آشنایی با انواع اندیکاتورهای تکنیکال است. نمیتوان کتمان کرد که اکثر فعالان بازار، لااقل در مقاطعی از زمان، شیفته عملکرد این ابزارها بودهاند و تلاش کردهاند از آنها در جهت بهبود سیستمها و استراتژیهای معاملاتی خود بهره ببرند.
بزرگترین مشکل اندیکاتور های بورس، تعداد بسیار زیاد آنهاست و هر یک میتوانند بسته به ترجیحات تحلیلگر، تغییرات زیادی پیدا کنند. به بیان دیگر، بزرگترین مشکل اندیکاتورها میزان اطلاعاتی است که تولید میکنند و ما را مجبور میکنند که آنها را از صافیهای زیادی بگذرانیم.
اندیکاتور های تکنیکال بر اساس فرمولهای ریاضی کار میکنند. این فرمولها میتوان ساده (مانند گرفتن میانگین از n شمع قبل) یا پیچیده باشند. به عنوان مثال اندیکاتور شاخص قدرت نسبی (RSI) با دوره زمانی ۱۴ شمعی، آخرین ۱۴ شمع را بررسی کرده و اطلاعاتی را بر آن اساس در اختیار ما قرار میدهد.
بهتر است بخوانید:
- تحلیل تکنیکال چیست و ابزار های آن کدام اند؟
دستهبندی اندیکاتورهای تکنیکال
- پیشرو (leading)
این دسته از اندیکاتوها، پیش از شروع یک روند، سیگنال ورود صادر میکنند. - پسرو یا تاخیری (lagging)
این دسته از اندیکاتورها با یک تاخیر زمانی مشخص بازار را تحلیل میکنند. اندیکاتور میانگین متحرک (MA) را میتوان یک نمونه بارز از این دسته به حساب آورد.
تفاوت مهم بین این دو دسته آن است که اندیکاتورهای تکنیکال پیشرو تلاش میکنند بازار را جلوتر از آن تحلیل کنند و در نتیجه سیگنال ورود را زمانی صادر میکنند که بازار هنوز یک روند جدید را شکل نداده است.
اما اندیکاتورهای پسرو یا تاخیری بیشتر برای گرفتن تایید در خصوص قدرت و جهت یک روند که از قبل شکل گرفته است (یا تصور میشود که شکل گرفته باشد) به کار میروند.
اندیکاتور های تحلیل تکنیکال در بورس
- اندیکاتورهای روند
- اندیکاتورهای شتاب
- اندیکاتورهای نوسان
- اندیکاتورهای حجم
اندیکاتورهای روند
این دسته از اندیکاتورها اساسا برای تایید روند به کار میروند و اقدام به ارزیابی و اندازهگیری جهت و قدرت روند میکنند. به عنوان مثال پایینتر بودن میانگینهای متحرک از قیمت بازار نشانگر برتری خریداران است و حکایت از یک بازار صعودی دارد.
مثالها : MA, MACD, Parabolic SAR
اندیکاتورهای شتاب
این اندیکاتورها، با مقایسه قیمت بسته شدن شمع فعلی با قیمتهای بستهشدن شمعهای قبلی، سرعت حرکت قیمت را اندازهگیری میکنند. اگر یک واگرایی بین اندیکاتور و قیمت مشاهده شود، میتوان انتظار تغییر روند را داشت.
مثال: RSI, CCI, Stochastic Oscilator
اندیکاتورهای نوسان
این اندیکاتورها، فارغ از جهت حرکت بازار و با توجه به اندازه شمعها اقدام به ارزیابی سرعت حرکت قیمت میکنند. چنین اندیکاتورهایی میتوانند اطلاعاتی مفید درباره قدرت خریداران و فروشندگان به ما عرضه کنند. معاملهگران به کمک این اندیکاتورها میتوانند برآوردی از احتمال تغییر جهت بازار به دست بیاروند.
مثال: Bollinger Bands, ATR, Standard Deviation
اندیکاتورهای حجم
همانطور که از نامشان پیداست، این اندیکاتورها با کمک محاسباتی بر اساس میانگین حجم معاملات، قدرت روند را ارزیابی و جهت حرکت بازار را تایید میکنند. روندهای قدرتمند معمولا زمانی شکل میگیرند که حجم معاملات رو به فزونی میگذارد. در حقیقت، افزایش در حجم معاملات منجر به حرکت بزرگ در قیمت میشود.
مثال : Volume Indicator, OBV, Chaikin Oscillator
مهمترین نکات در استفاده از اندیکاتورها
- اندیکاتور کمتر، استراتژی بهتر
برخی افراد اینگونه فکر میکنند که هر چه اندیکاتورهای تکنیکال بیشتری را به کار بگیریم، بهتر میتوانیم رفتار آینده بازار را درک کنیم. این حرف بسیار نادرست است. افزایش تعداد اندیکاتورها، پیچیدگی تحلیل را افزایش داده و ما را به سمت بیشبهینه شدن و تطابق کامل با گذشته بازار پیش میبرد. این اتفاق، میتواند به شکنندگی بیشتر استراتژی منتهی شود. بنابراین سعی کنید حداکثر بین ۲ تا ۳ اندیکاتور را استفاده کنید و به جای افزودن اندیکاتورهای تکنیکال جدید به سیستم خود، همان اندیکاتورها را بهتر فرابگیرید. سعی کنید ببینید که در شرایط مختلف بازار چه رفتاری از خود نشان میدهند، نقاط ضعف و قوتشان چیست و چگونه میتوانند برای شما یک سیستم و استراتژی معاملاتی تولید کنند. - استفاده از اندیکاتورهای مکمل
استفاده از دو اندیکاتوری که عملکرد و تفسیر مشابهی از بازار ارائه میکنند، کمکی به ما نمیکند. چرا که به جای پوشش دادن نقط ضعف یکدیگر، بر ضعف هم افزایند. پس تلاش کنید که ترکیبی از اندیکاتورهایی را به کار بگیرید که یکدیگر را تکمیل کنند. - فیلتر سیگنال با اندیکاتورهای مکمل
اگر سیستم و استراتژی معاملاتی شما، کاملا مبتنی بر اندیکاتورهاست، سعی کنید در کنار اندیکاتور اصلیتان (مثلا RSI) یک اندکاتور دیگر (مثل حجم) داشته باشید که بتواند سیگنالهای نادرست را فیلتر کند. - در بازار فارکس، حجم معاملات معنا ندارد
اگر در بازارهای جهانی فعال هستید و از نرمافزار متاتریدر استفاده میکنید حتما به یاد داشته باشید که حجم نمایش داده شده، در واقع تعداد دفعات تغییر قیمت است نه حجم واقعی معاملات در بازه زمانی مورد نظر شما.
سفارش اندیکاتور اختصاصی
یکی از خدمات شرکت مهد سرمایه برای فعالان اندیکاتورهای بازار بازارهای مالی طراحی و برنامه نویسی اندیکاتور میباشد
درس ۶۰ : اندیکاتورهای احساسات بازار
در این درس، دربارهی مفهوم احساسات بازار و روشهای سنجش احساسات بازار توضیحاتی ارائه میکنیم.
نکاتی درباره تحلیل تکنیکال - اندیکاتورهای احساسات بازار
در هر نوع بازار، مالی، تجاری، یا مصرفی، قیمتها وقتی تعیین میشوند که عرضه و تقاضا در تعادل قرار داشته باشند. فارغ از آنکه اندیکاتور تکنیکال یا گزارش بنیادی مورد علاقهتان چه میگوید، قیمتها حرکت نمیکنند مگر آنکه رابطهی میان عرضه و تقاضا تغییر کند. از آنجا که باورهای افراد دربارهی ارزش یا مقدار منصفانه بر مبنای انتظارات آنها از آینده است، قیمتهایی که آنها تمایل به معامله دارند با حالوهوای حاکم بر بازار تغییر میکند. در این بخش، به بررسی این مسئله میپردازیم که چگونه از انتظارات بازار میتوان برای اتخاذ تصمیمهای معاملاتی استفاده کرد.
اندازهگیری انتظاراتی که باعث حرکت بازارها میشوند
احساسات بازار اصطلاحی است که برای جمعبندی تمام انتظارات بازار کاربرد دارد. محدودهی آن از ترس و ناامیدی شروع میشود و تا بیتفاوتی، حرص، و خشنودی از خود اندیکاتورهای بازار نیز ادامه مییابد. در پایین یک بازار خرسی یا نزولی، انتظارات شرکتکنندگان بازار تقریبا متفقالقول کاهش قیمتها و افزایش زیانهای مالی است. با شروع حرکت صعودی، برخی از این شرکتکنندگان امیدوار میشوند و قیمتها از پایینترین سطوح شروع به حرکت به سمت بالا میکنند. تا میانههای این بازار گاوی یا صعودی، بسیاری از این بازیگران انتظاراتشان را تغییر دادهاند، ولی همگان نظر صعودی به بازار ندارند.
نزدیک به پایان این روند صعودی، تقریبا همه بر این نظر هستند که روند به حرکت خود ادامه میدهد. عدهی زیادی ریسک میکنند و حرص به حس حاکم بر بازار تبدیل میشود. به عبارت دیگر، احساسات بازار به اوج خود میرسد. وقتی این اتفاق میافتد، هیچکس برای خریدِ بیشتر باقی نمیماند. قیمتها دیگر نمیتوانند بالا بروند، زیرا همهی افراد اقدام به خرید کردهاند.
ابزارهای تکنیکال قابل سنجش بسیاری برای احساسات بازار وجود دارند. برخی از آنها بازیگران بزرگ را با بازیگران کوچک مقایسه میکنند، برخیها پول قوی را با پول ضعیف مقایسه میکنند، و حتی عدهای نیز حالوهوای تیترهای روی جلد مجلات را بررسی میکنند. همهی آنها بر این فرضیه استوار هستند که اکثریت معمولا در وضعیتهای غیرعادی دچار اشتباه میشوند. بار دیگر، در یک بازار صعودی، از آنجا که اکثریت اقدام به خرید کردهاند، دیگری خریداری باقی نمانده است. تقاضا فروکش کرده و قیمتها باید پایین بیایند.
در ادامه، به چند روش محبوب برای سنجش احساسات اشاره میکنیم:
نسبت اختیار خرید / اختیار فروش - هرچه تعداد آدمهایی که بر روی سقوط بازار ریسک میکنند (با خرید اختیار فروش) بیشتر باشد، میزان اکثریت در بازار بیشتر میشود. در مقابل، افزایش خریداران اختیار خرید به این معنی است که اکثریت بر افزایش قیمتها ریسک میکند. در هر اندیکاتورهای بازار دو صورت، بازار در جهت مخالف اکثریت حرکت میکند. معمولا حجم اختیار معامله در یک نسبت قرار میگیرد، ولی تعادل آن را میتوان توسط استراتژیهای اختیار معامله تغییر داد. نوع، اعمال، و انقضای قراردادهای باز نشانههای دقیقتری را از تعهدات مالی معاملهگران فراهم میکنند.
تعداد سهامی که به صورت شورت یا کوتاه فروخته شده، ولی هنوز بسته نشده باشد (Short Interest) - این صرفا به بازار سهام محدود میشود ولی اساسا شبیه همان اندیکاتورهای بازار نسبت اختیار خرید / اختیار فروش است. هرچه تعداد این معاملات بیشتر باشد، یعنی آدمهای بیشتری انتظار دارند قیمتها پایین بیایند و احتمالا صعودی بودن بازار بیشتر میشود.
فعالیتهای تجاری - در بازارهای کالا، بازیگران تجاری نظیر شرکتهای استخراج طلا، تولیدکنندگان غلات، و شرکتهای نفتی سهم بسیار بزرگی در حجم معاملات دارند. این بازیگران که سرمایهشان با ریسک مواجه است (hedgers) به دنبال انتقال این ریسک به دلالان هستند تا بتوانند قیمتها را قفل کنند. وقتی شرکتهای تجاری اقدام به خرید و فروش میکنند، این معاملات بر مبنای اطلاعات موثق آنها از بازار هستند و به خوبی نشاندهندهی انتظارات عمومی بازار خواهند بود. در ایالات متحده، گزارشهای هفتگی تعهد خالص معاملهگران دقیقا به تفکیک نشان میدهند چه کسانی در چه مواردی معامله کردهاند. همچنین، این گزارشها معاملهگران بزرگ را از معاملهگران خرد جدا میکنند.
رسانهها - نقاط عطف بزرگ بازار معمولا به دنبال گزارشهای خبری گسترده اتفاق میافتند. زیرا این اخبار فقط هنگامی باورپذیر هستند که چنین روندهایی به صورت گسترده مورد پذیرش عموم قرار گرفته و نظر اکثریت را تشکیل داده باشند. بازارهای مالی عموما به سرعت پس از گسترش چنین خبرهایی دستخوش تغییر میشوند.
بسیاری موارد دیگری نیز از جمله بازخریدهای صندوقهای مشترک یا سطوح بدهیهای حاشیهای وجود دارند، ولی نکتهی کلیدی این است که هر یک از موارد بالا چگونه میزان ریسکپذیری شرکتکنندگان بازار را بر مبنای احساسات ترس و طمعشان میسنجند. هرچه میزان حدس و گمان بیشتر باشد، انتظارات بیشتر میشود و احتمال عدم ورود خریداران جدید نیز بیشتر خواهد شد - زیرا همهی خریداران اقدام به خرید کردهاند.
رویکرد معکوس
طرفداران رویکرد معکوس از شدت احساسات برای پیشبینی تغییر جهتهای بازار استفاده میکنند. انتظارات پایین، چه در زمان بالا بودن قیمتها و چه در زمان پایین بودن آنها، نشان میدهند بازار احتمالا افزایشی خواهد شد. در مقابل، انتظارات بالا، چه در زمان بالا بودن قیمتها و چه در زمان پایین بودن آنها، نشان میدهند بازار احتمالا سقوط خواهد کرد. میانه بودن سطح انتظارات نیز نشاندهندهی تداوم روند کنونی است.
نمودار بالا شاخص نوسان بورس اختیار معامله شیکاگو (VIX) و S&P 500 را نشان میدهد. VIX بر اساس نوسانهای ضمنی مجموعه معاملات اختیاری بسیار فعال OEX (S&P 100) تهیه میشود و نشاندهندهی میزان تمایل افرادی برای سرمایهگذاری در بازار اختیار معامله است. وقتی نوسان افزایش مییابد، قیمت تمام معاملات اختیاری بالا میرود.
وقتی بازار سهام در جولای ۱۹۹۶ به شدت سقوط کرد، این شاخص به سرعت افزایش یافت. این نشان میداد، افراد با هر قیمتی میخواستند اوراقی را با ریسک کمتر خریداری کنند. ترسی شدیدی از کاهش قیمتها ایجاد شد. این کاهش انتظارات با رسیدن قیمت به کف همزمان شد و بازار سهام شروع به تعیین سقفهای جدید کرد ۱ .
احساسات ابزار ارزشمندی است که هنگام پیشبینی بازار برایتان مفید خواهد بود. با وجود این، مانند سایر ابزارها، از این ابزار نیز نباید به تنهایی استفاده کرد. این مسئله برای تمام اندیکاتورهای بدون شاخص صادق است، زیرا مسئلهی اصلی این است که "بالا یعنی دقیقا چه قدر بالا". فقط زمانی طرفداران رویکرد معکوس میتوانند وارد معامله شوند که بازار از طریق معکوس کردن جهت حرکت (بازگشت) شروع به نشان دادن واکنش به انتظاراتِ شدید کرده باشد.
۱. افزایش ناگهانی VIX در هنگام صعود قیمتها نشاندهندهی حرص افراد است، زیرا آنها اختیار خرید را تسویه میکنند.