علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی

- نبودِ یک رهبر در تیم از ابتدای کار (رهبر تیم، بسیار دیر به تیم پیوست و همین، یک عامل تاثیرگذار در شکست این استارتاپ برشمرده شده است).
- وجود اختلاف نظرهایی در استراتژی شرکت.
- جریانِ پولیِ بسیار زیاد در این شرکت، نهایتاً منجر شد که ساختار سازمانیِ ضعیفی به وجود بیاید، تصمیمات استراتژیکِ نامناسبی اتخاذ گردد و فاصلهی بین شرکت و مشتری علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی افزایش پیدا کند.
- گزارشاتی که شرکت منتشر کرده و ارائه میداد، بسیار زودتر از موقعی بود که این کار باید انجام میشد.
- روند تطبیق با بازار (ارائهی خدمت یا محصول به بازار مشتریان در زمان مناسب و وقتی که نیاز به محصول یا خدمت مورد نظر وجود دارد)، آهسته بود.
چرا الگو تریدینگ برای برخی از افراد ترسناک است؟
هر چند الگو تریدینگ روش معاملاتی آسانی نیست ولی آنقدر سخت نیست که از این رویکرد بترسید و از مزایای آن بیبهره بمانید. پس از یادگیری مفاهیم الگو تریدینگ، میتوانید استراتژی سرمایهگذاری خود را با آن همسو کنید.
در این مقاله به بررسی روشهای غلبه بر ترس از الگو تریدینگ میپردازیم.
انواع ترس از الگو تریدینگ
برای هر فردی انواع مختلفی از ترسهای مربوط به الگو تریدینگ وجود دارد. در اینجا، برخی از ترسهای رایج را ذکر کردهایم که ممکن است مانع ورود شما به این حوزه شوند:
ترس به دلیل نامشخص بودن مفهوم الگو تریدینگ
اکثر افراد از این رویکرد میترسند؛ زیرا از آنچه در این روش معاصر نهفته است، مطمئن نیستند.
راه حل: بهعنوان مبتدی در این معاملات، نیازی به ترس از ناشناختهها نیست. میتوانید دورههای آموزشی مناسبی را بیابید که در مراحل یادگیری و تمرین به شما کمک کنند.
ترس از یادگیری نکات فنی
ترس از یادگیری نکات فنی، عاملی است که افراد را از انتخاب این روش معامله باز میدارد. نکات فنی شامل یادگیری ماشین، برنامهنویسی، ریاضیات، تجزیهوتحلیل کمی، بکتست و مدیریت ریسک است.
راه حل: اگرچه ممکن است نکات فنی الگو تریدینگ بسیار پیچیده به نظر برسند، اما واقعا اینطور نیست! شما قطعا باید زمان و تلاش خود را صرف یادگیری این نکات کنید، اما این بدین معنا نیست که شما هرگز نمیتوانید آنها را یاد بگیرید. شما برای رسیدن به این هدف میبایست پلتفرمی را انتخاب کنید که مهارت فنی شما را تقویت کند.
ترس از عدم پشتیبانی حرفهای
هنگامی که مفاهیم اساسی الگو تریدینگ را آموختید، ممکن است مسیر یادگیری به همین جا ختم شود و در طول کاربرد عملی، هیچ پشتیبانی دریافت نکنید.
دلایل مختلفی میتواند وجود داشته باشد؛ مانند خطا در هنگام کاربر عملی مفاهیم که به دلیل مشکلات فنی در سیستم شخصی شما یا مشکل در استراتژی کدگذاری شدهای که ممکن است در بازار واقعی استفاده کنید، رخ میدهد.
راهحل: این یک ترس درست است؛ اما اگر میخواهید در طول کاربرد عملی، پشتیبان حرفهای داشته باشید، باید پلتفرمی را جهت یادگیری انتخاب کنید که این مزیت را برای شما فراهم میکند.
چرا باید ترس از الگو تریدینگ را از بین ببرید؟
شما باید ترستان را از بین ببرید اگر:
شما به تواناییهای خود ایمان دارید
زمانی که شما به تواناییهای خود پس از تصمیمگیری برای انتخاب مسیر الگو تریدینگ به همراه پشتکار معتقد هستید، باید ترس خود را شکست دهید و به جلو بروید. شما باید اطمینان داشته باشید که مسیر الگو تریدینگ راهی است که باید قبل از شروع سفر معاملاتی، آن را طی کنید.
همچنین باید جهت برداشتن گامهای لازم برای یادگیری یا گامهای عملی در بازار واقعی آماده باشید.
شما یک معاملهگر دستی با تجربه هستید
اگر یک معاملهگر دستی با تجربه هستید، بدون شک میتوانید وارد این حوزه شوید.
از آنجایی که در خصوص بازار سرمایه و ایجاد استراتژیهای معاملاتی آگاهی دارید، میتوانید سایر الزامات مانند برنامهنویسی، بکتست و یادگیری ماشین را بیاموزید. با تلاش و زمان لازم، انتقال از معاملات دستی به الگو تریدینگ امکانپذیر است.
شما با تجربه نیستید و میخواهید شروع به یادگیری الگو تریدینگ کنید
این فقط تجربه معاملهگری نیست که میتواند به شما کمک کند؛ در صورتی که اصلا تجربه ندارید، همچنان میتوانید الگو تریدینگ را از ابتدا شروع کنید.
شما در حال یادگیری از یک معاملهگرحرفهای هستید
یادگیری از یک متخصص شناخته شده همیشه به شروع مناسب برای هر مهارت جدیدی کمک میکند، این موضوع در مورد الگو تریدینگ نیز صدق میکند. یک معاملهگر حرفهای میتواند عمق موضوع را با رویکردی عملی به شما آموزش دهد.
بنابراین وقتی با موقعیتی مواجه میشوید که باید پول واقعی را معامله کنید، میتوانید در مورد رویکرد خود مطمئن باشید.
شما انتظارات واقعبینانهای از الگو تریدینگ دارید
داشتن انتظارات واقعبینانه نیز در اینجا نکته بسیار مهمی است. بهعنوان مثال، قبل از اینکه الگو تریدینگ را انتخاب کنید، انتظارات شما نباید غیر واقعی باشد، بهعنوان مثال برای اجرای معاملات به کمک الگوریتمها نیازی به مداخله بهموقع انسان نیست.
چنین انتظارات غیر علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی واقعی میتواند شما را با مشکل روبهرو کند اما اگر رویکرد واقعیتری دارید، باید ترس را از بین ببرید و وارد آن شوید.
شما از مهارتهای مدیریت ریسک استفاده میکنید
با افزایش مهارتهای مدیریت ریسک، ترس از استفاده از این رویکرد معاصر را از بین ببرید؛ زیرا معاملات شما بسیار ایمنتر خواهند بود.
اگر خود را به مهارتهای مدیریت ریسک مجهز کنید، متوجه خواهید شد که چرا این معامله برای شما روشی مطمئن و مؤثرتر از معامله دستی برای شما است.
بهعنوان مثال، شیوههای مدیریت ریسک مانند تعیین حد ضرر میتواند به جلوگیری از ضرر احتمالی ناشی از نوسانات بازار کمک کند. اگر نمیخواهید بالاتر از یک ارزش خاص معامله کنید تعیین حد ضرر به شما کمک میکند تا زمانی که ارزش سهام به رقم خاصی که تعیین کردهاید رسید، از معامله خارج شوید.
سخن پایانی
ممکن است ترسهای زیادی وجود داشته باشند که شما را از ادامه مسیر باز دارند؛ صرف نظر از تجربه، پیشینه یا هر مانع دیگری، انتخاب الگو تریدینگ امکانپذیر است. تنها فاکتورهایی که شما نیاز دارید صبر، زمان، تلاش برای انجام فرآیند یادگیری و همچنین یک رویکرد عملی است.
چرا هر سرمایه گذاری باید استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته باشد
استراتژی معاملاتی به عنوان یک نیاز برای سرمایه گذار
در بخش های قبل در خصوص طراحی سیستم معاملاتی در بازار صحبت کردیم و گفتیم هر سرمایه گذاری قبل از اینکه وارد یک موقعیت خرید شود باید چند نکته را رعایت کند و در نهایت 6 گام را طراحی سیستم معاملاتی عنوان کردیم. در این بخش قصد داریم در خصوص استراتژی معاملاتی هر سرمایه گذار در بازار سرمایه صحبت کنیم.
تعریف استراتژی معاملاتی
استراتژی معاملاتی مجموعه قوانینی می باشد که یک سرمایه گذار باید برای خود داشته باشد تا بتواند در بازار سرمایه موفق عمل کند و مهم تر از داشتن استراتژی معاملاتی؛ پایبندی به آن می باشد یعنی سرمایه گذار باید بتواند به استراتژی تدوین شده پایبند باشد و هیچگاه با توجه به شرایط پیش از آمده از آن تخطی نکند. یعنی ابتدا برنامه ریزی لازم برای تدوین یک استراتژی معاملاتی را انجام داده و سپس بر اساس آن عمل کند. پس میتوان به این نتیجه رسید که داشتن استراتژی در معاملات شرط لازم برای موفقیت می باشد ولی شرط کافی نیست و شرط کافی پایبندی به استراتژی و اجرای درست آن می باشد .
داشتن استراتژی در دنیای معامله گری
قبل از شروع صحبت در خصوص این موضوع بهتر است سوالی را مطرح کنیم. چرا همواره سرمایه گذاران در تلاش هستند تا از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کنند و از آن در معاملات خود استفاده کنند و آیا این درست است که از استراتژی معاملاتی دیگران در بازار استفاده کنیم؟
هر سرمایه گذاری با یک روش معاملاتی منحصر به فرد در بازار معامله می کند که با توجه به تجربه، تحقیق و روانشناسی فردی آن را بدست آورده و از آن استفاده میکند؛ بنابراین تقلید کردن از استراتژی معاملاتی دیگر سرمایه گذاران در بازار اشتباه محض می باشد ولی این موضوعی است که به وفور در بازار سرمایه شاهد آن هستیم. پس این سوال باقی می ماند که چرا بیشتر سرمایه گذاران به دنبال کپی کردن استراتژی معاملاتی سرمایه گذاران موفق در بازار هستند؟؟ اگر قرار باشد همه استراتژی های معاملاتی به موفقیت منجر شود چرا درصد بیشتری از بازار بازنده هستند و تنها درصد کمی برنده؟؟
برای داشتن معاملات موفق در بازار سرمایه باید یک سیستم معاملاتی مناسب داشت که در بخش زیر مراحل آن را تشریح میکنیم
مرحله اول: بازه زمانی خاص خود را انتخاب کنید. علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی
مرحله دوم: روند را تشخیص دهید و از آن تایید بگیرید.
مرحله سوم: نسبت ریسک و ریوارد خود را تعیین کنید:
مرحله چهارم: مقدار سرمایه ای که قصد ورود به سهم را دارید تعیین کنید:
مرحله پنجم: نقاط ورود و خروجتان را مشخص کنید.
مرحله ششم: از سیستم استفاده کنید و با آزمون و خطا کارایی آن را افزایش دهید.
با بررسی موضوعات بالا میتوان به این نتیجه رسید که استراتژی معاملاتی هر شخصی منحصر به فرد است و نمی توان از استراتژی معاملاتی دیگران تقلید کرد و در معاملات آن را به کار برد. از طرفی هر سرمایه گذاری باید بداند که استراتژی معاملاتی منحصر به فرد به سادگی و راحتی به دست نمی آید و نیازمند کسب تجربه در بازارهای مالی است. معمولا ممکن است سرمایه گذار در ابتدای تدوین یک استراتژی با شکست مواجه شود ولی باید این شکست را مبنای کار قرار داد و به سادگی دلسرد نشد و با تلاش بیشتر ضعفها را برطرف کرد.
دلایل شکست کسب و کار ها، با ذکر سه نمونه شرکت سابقاً موفق! – قسمت دوم
در این مطلب، به بررسی سه استارتاپ یا کسب و کار نوپای خارجی که در گذشته موفق بودهاند اما بعدها شکست خوردند و همچنین دلایل شکست آنها به طور مختصر پرداخته میشود. اگر علاقهمند به راهاندازی یک کسب وکار نوپا یا استارتاپ هستید، پیشنهاد میشود برای پیشگیری از انجام اشتباهات مشابه با برخی از کسب و کارهای موفق که نهایتاً شکست خوردند، این مقالهی کوتاه را مطالعه کنید.
برای مطالعهی قسمت اول این مقاله، به این لینک رجوع نمائید.
بررسی چند نمونه از کسب و کار های موفقی که شکست خوردند!
۱- استارتاپ Alikolo
این استارتاپ، یک بازار الکترونیک بود که در حوزهی تجارت الکترونیک در کشور مالزی شروع به کار کرد. دورهی فعالیت این کسب و کار که توسط دنی تایوان (Danny Taniwan) تاسیس شد، از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۵ در جاکارتا (متعلق به کشور مالزی) بود. Alikolo به میزان ۱۰۰ هزار دلار در یک دور، افزایش سرمایه به دست آورد و به وسیلهی دو سرمایهگذار، فعالیتهای خود را به پیش میبرد.
دلایل شکست این استارتاپ از قرار زیر است:
- اکثریت سهام شرکت، به سرمایهگذارانی فروخته شد که هیچ تجربهای در نوع کسب و کاری که این شرکت در آن فعالیت میکرد، نداشتند.
- آنها موفق نشدند در ادامهی راهشان و روند رشد کسب و کار مورد نظر، سرمایهگذار دیگری را با خود همراه کنند و از نظر بودجه در تنگنا قرار گرفتند.
- افرادی که جزء تیم بودند، فاقد تجربه در راهاندازی و ادارهی یک شرکت بودند.
۲- استارتاپ Monitor110
این کسب و کار، خدمات مربوط به جمعآوری اطلاعات و دادهها را ارائه میکرد. Monitor110 در سال ۲۰۰۵ توسط راجر ارنبرگ (Roger Ehrenberg) در نیویورک تاسیس شد و در سال ۲۰۰۸ شکست خورد. این کسب علت شکست برخی از استراتژی های معاملاتی وکار، در دو دور موفق به دریافت سرمایهای برابر ۱۶ میلیون دلار گردید و ۴ سرمایهگذار بر روی این شرکت سرمایهگذاری کرده بودند.
دلایل شکست این استارتاپ:
- نبودِ یک رهبر در تیم از ابتدای کار (رهبر تیم، بسیار دیر به تیم پیوست و همین، یک عامل تاثیرگذار در شکست این استارتاپ برشمرده شده است).
- وجود اختلاف نظرهایی در استراتژی شرکت.
- جریانِ پولیِ بسیار زیاد در این شرکت، نهایتاً منجر شد که ساختار سازمانیِ ضعیفی به وجود بیاید، تصمیمات استراتژیکِ نامناسبی اتخاذ گردد و فاصلهی بین شرکت و مشتری افزایش پیدا کند.
- گزارشاتی که شرکت منتشر کرده و ارائه میداد، بسیار زودتر از موقعی بود که این کار باید انجام میشد.
- روند تطبیق با بازار (ارائهی خدمت یا محصول به بازار مشتریان در زمان مناسب و وقتی که نیاز به محصول یا خدمت مورد نظر وجود دارد)، آهسته بود.
۳- استارتاپ Admazely
این شرکت، یک شرکت تکنولوژیکی بود که در حوزهی تبلیغات فعالیت خود را در سال ۲۰۱۱ آغاز کرد. شرکت مورد نظر، برای سایتهای فروشگاهی، پیشنهاد بازاریابی و تبلیغات آسان و به صرفه را ارائه میداد. Admazely در کپنهاگن (شهری در دانمارک) توسط سیلویا بدنارسکا (Sylwia Bednarska) و سه فرد دیگر تاسیس شد و نهایتاً در سال ۲۰۱۳ اعلام ورشکستی کرد. این شرکت، ۶۰۰ هزار دلار در یک دور جذب سرمایه کرد و توسط سه سرمایهگذار حمایت میشد.
دلایل شکست این استارتاپ:
- مشکلات اخذ ویزا برای کارکنانی که از خارج کشور همکاری میکردند.
- تلاش آنها برای جذب سرمایهی بیشتر، موفقیتآمیز نبود.
- از دست دادن یکی از بنیانگذاران که در تیم حضور داشت (این فرد تصمیم گرفت بیشتر تمرکز خود را بر روی خانوادهی خویش قرار دهد و در نتیجه گروه را ترک کرد).
ترجمه ی اختصاصی مجله قرمز / با اندک تصرف و تلخیص
بر اساس مطلبی منتشر شده از منبع : startupgraveyard.io
یافتن همتیمی برای استارتاپ ها به موضوعی چالشی و بسیار مهم تبدیل شده که یکی از دلایل موفقیت یا شکست بسیاری از کسب و کار ها نیز به انتخاب همتیمی نامناسب برمیگردد. آیا شما نیز در جستجوی یک همتیمی با پشتکار، متخصص و با انگیزه برای کسب و کار یا استارتاپ خود هستید؟ در صورتی که صاحب یک کسب و کار هستید و یا میخواهید کاری را شروع کنید و نیاز به همتیمی دارید، در قسمت نظرات مطرح کنید و توضیحی کوتاه در مورد اینکه ایدهی شما در چه حوزهای میباشد نیز بنویسید.